در این لحظه دون خوان قصه اش را نا تمام گذاشت و مرا نگاه کرد .
این توقف که دقیقا حساب شده بود به نظرم ناجوانمردانه آمد ولی به بازی او تسلیم شدم . من این داستان را شنیده بودم ، درباره ی یهودیان آلمان بود که می شد آنها را از طریق تلفظ برخی لغات شناسایی کرد .